روایت ناکامی ضدانقلاب در بهمن ۶۳ از حمله به سفارت ایران در لندن
تاریخ انتشار: ۱۴ فروردین ۱۴۰۳ | کد خبر: ۴۰۰۴۶۲۹۷
خبرگزاری مهر _ گروه فرهنگ و ادب: کتاب «سفیر انقلاب؛ خاطرات سفرای جمهوری اسلامی ایران در دهه اول انقلاب اسلامی» نوشته اللهکرم مشتاقی بهمنماه ۱۴۰۲ توسط انتشارات ایران منتشر و راهی بازار نشر شد. اینکتاب دربرگیرنده خاطرات ۱۰ سفیر جمهوری اسلامی ایران در دهه اول انقلاب است و شرایط سفارتخانههای ایران در آنبرهه زمانی را تصویر میکند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
سفیرانی که خاطراتشان در اینکتاب ثبت و ضبط شده به اینترتیباند: حسن زمانی سفیر ایران در فرانسه، علی اکبر فرازی سفیر ایران در مجارستان، بهمن حسینپور سفیر ایران در تانزانیا و اتیوپی، احمد اجللوئیان سفیر ایران در رومانی و یونان، سیدجلال ساداتیان سفیر ایران در انگلستان، سیدرضا حاج زرگرباشی سفیر ایران در بلغارستان و نیکاراگوئه، سید محمدباقر سخایی سفیر ایران در دبی و قطر، رضا سعیدمحمدی سفیر ایران در کره شمالی، احمد دستمالچیان سفیر ایران در لبنان و محمود موحدی سفیر ایران در برزیل.
سیدجلال ساداتیان متولد ۱۳۳۱ یکی از راویان کتاب «سفیر انقلاب» است که از اسفند ۱۳۶۱ تا اسفند ۱۳۶۵ در سفارت ایران در لندن مشغول سفارت بوده و بهعنوان سفیر خدمت کرده است. ساداتیان خاطره جالبی از برگزاری مراسم عید نوروز برای ایرانیان مقیم انگلستان دارد که روز اول عید امسال (۱۴۰۳) در قالب اولینقسمت مرور مطالب کتاب «سفیر انقلاب» به آن پرداختیم و در پیوند زیر قابل دسترسی و مطالعه است:
* «خاطره برگزاری مراسم نوروز توسط سفارت ایران در لندن/میگفتند فکر میکردیم سفارت شکنجهگاه دارد»
در قسمت دوم مرور و بررسی کتاب مورد اشاره، خاطرات دیگری از سیدجلال ساداتیان را مرور میکنیم؛
***
روزهای بعد از حمله تروریستی سال ۵۹
ساداتیان میگوید علی افروز که در زمان انجام حمله تروریستی به سفارت ایران در لندن (اردیبهشت ۵۹) مسئول سفارت بود، در حین حمله و گروگانگیری، خود را از پنجره به بیرون پرتاب کرد و بهشدت زخمی شد. او دوماه بعد از مسئولیت خود کنارهگیری کرد و پس از او یکاستاد دانشگاه بهنام سیفالله اهدایی مسئولیت موقت سفارت جمهوری اسلامی ایران در انگلستان را به عهده گرفت.
اهدایی، کمی بعد پناهنده شد و پس از او، یکی از اعضای انجمن اسلامی لندن بهنام علیرضا فرخروز سرپرستی سفارت را عهدهدار شد. فرخروز برای ۲۰ ماه سرپرست سفارت بود و بعد، به سپاه پاسداران پیوست. به اینترتیب علیاکبر ولایتی وزیر وقت امور خارجه از ساداتیان خواست سفیر ایران در انگلستان شود که او در ابتدا از پذیرش اینامر امتناع کرد اما در نهایت پذیرفت و راهی لندن شد.
زمانیکه ساداتیان (اسفند۱۳۶۱) وارد سفارت ایران در لندن شد، بهدلیل وقوع حمله تروریستی اردیبهشت ۵۹ و آسیبهایی که ساختمان سفارت دیده بود، هنوز کارها و امور سفارت در رزیدانس (محل اقامت سفیر) انجام میشد.
پذیرایی از بیماران اعزامی از ایران
یکی از فعالیتهای سیدجلال ساداتیان در دوران سفارتش در انگلستان، تسهیل روند اعزام بیماران ایرانی به بیمارستانهای انگلستان است. او میگوید در آندوران، ماهانه بهطور متوسط پذیرای ۵۰۰ بیمار از ایران بوده است. توضیحش نیز در اینباره در صفحه ۲۳۷ کتاب «سفیر انقلاب» اینگونه است: «با سفر به ایران و کسب موافقت کمیسیون پزشکی ایران و وزارت امور خارجه، ابتکار عمل برنامهریزی برای ساماندهی به وضعیت بیماران را با تجربه مددکاری اجتماعی و تجارب مربوط به آنها به دست گرفتم.»
ناکامی ضدانقلاب در حمله سال ۶۳ به سفارت
ساداتیان روایت میکند در یکی از روزهای بهمن ۱۳۶۳ نیروهای چپ ضد جمهوری اسلامی تصمیم گرفته بودند به مناسبت سالگرد پیروزی انقلاب، تجمعات خشنی را در سراسر دنیا ترتیب بدهند. به اینترتیب نیروهای ضدانقلاب در اقداماتی سازماندهیشده، وارد ساختمان سفارت در هلند شده و حسین تاجگردون سفیر ایران را مورد ضرب و شتم قرار دادند که بهدلیل جراحات وارده به بیمارستان منتقل شد. در آلمان و استرالیا هم اتفاقات مشابهی رخ داد و حجم خسارتهایی که به سفارت و دفاتر نمایندگیهای بیمه و هواپیمایی ایران وارد شد، بالا بود.
ضدانقلاب در سال ۱۳۶۳ به ۳۶ نمایندگی و دفاتر منتسب به جمهوری اسلامی ایران حمله کرد. ساداتیان میگوید تنهاجایی که آشوبطلبان و نیروهای ضدانقلاب موفق نشده و به هدفشان نرسیدند، لندن بود؛ «آنهم نه بهدلیل تمهیدات دولت انگلیس برای حفاظت از ساختمان و کارکنان سفارت، بلکه صرفا با ابتکار و قدرت کارکنان سفارت در کنسولگری.»
ساداتیان میگوید کارکنان کنسولگری با وجود تعداد کم خود، توانستند ۲۵ نفر از مهاجمان را دستگیر کنند. سپس با تدبیر سفیر جمهوری اسلامی ایران در انگلستان، یککنفرانس مطبوعاتی ترتیب داده و از دستگیرشدگان رونمایی شد. ساداتیان در اینجلسه بهشدت از دولت انگلستان و پلیس لندن انتقاد و آنها را به همکاری با تروریستها متهم کرد. بعد هم تابلویی به گردن هریک از تروریستها انداخته شد که با گروهبندی مختلف روی آنها نوشته شده بود: تروریست آمریکایی، تروریست انگلیسی و تروریست فرانسوی.
کد خبر 6066462 صادق وفاییمنبع: مهر
کلیدواژه: انتشارات ایران سفارت جمهوری اسلامی ایران سفارت انگلستان لندن وزارت امور خارجه ایران وزارت امور خارجه کتاب و کتابخوانی انتشارات امیرکبیر معرفی کتاب بنیاد ملی بازی های رایانه ای انقلاب اسلامی ایران ادبیات داستانی ادبیات جهان ادبیات کودک و نوجوان شعرخوانی سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی بازی های رایانه ای سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران گابریل گارسیا مارکز آیت الله خامنه ای جمهوری اسلامی ایران سفارت ایران در لندن ایران در انگلستان سفیر ایران سفیر انقلاب
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.mehrnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «مهر» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۴۰۰۴۶۲۹۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
تاریخ بردهداری به زبان طنز
کشور انگلیس ثروتمند نبود، فرانسه ثروتمند نبود، کشورهای اروپایی ثروتمند نبودند؛ اینها ثروت کشورهای دیگر را گرفتند.» آنچه خواندید بخشی از بیانات رهبری در باب کتاب «سرگذشت استعمار» است که بهتازگی مجموعهای نمایشی ازآن اقتباس شده و برای گروه نوجوان روی آنتن رفته است. به این بهانه نگاهی به چند و چون این کتاب و همچنین اثر اقتباس شده از آن انداختیم.برگ اول
واقعیت فانتزی
مجموعه نمایشی «هیس، هیچی نیس!» که بهتازگی روی آنتن شبکه دوی سیما رفته،ویژه مخاطبان نوجوان در مرکز سوره تولید شده است. تهیهکنندگی این اثرراحمیدرضا عطارد بهعهده دارد وکارگردانی آن را هم حسین حقانی به انجام رسانده است.دراین سریال به زبان طنز و در قالب فانتزی تاریخچه بردهداری و استعمار به تصویر کشیده شده تا مخاطبان نوجوان هم با این بخش از تاریخ جهان آشنا شوند وباسبک انتخاب شده برای روایت، زهر آن گرفته شود.زینب یزدانی،سردبیر مجموعه دراین خصوص به جامجم گفت: دوره تاریخی انتخاب شده بسیار تلخ است و به همین علت در نظر داشتیم با زبان طنز، زهرش را بگیریم تا برای این گروه سنی جذابتر شود. در این اثر ساختارشکنی کردیم که امیدوارم مخاطب بپسندد. در تیم پژوهش اطلاعاتی را که سند محکم داشت به نویسنده میدادیم اما دست او باز بود که این دادهها را در قالب نمایش بازآفرینی کند تا برای مخاطب نوجوان جذابیت داشته باشد. فکر میکنم سالهاست چنین کاری برای مخاطبان نوجوان انجام نشده بود.
برک دوم
این قصه خواندنی است
کتاب ۱۵جلدی سرگذشت استعمار که به قلم مهرداد میرکیایی نوشته شده، منبع اقتباس سریال «هیس، هیچی نیس!» قرار گرفته است. این کتاب را سوره مهر منتشر کرده و در بخشی از آن میخوانیم: در همین روزها مردی که خودش را تاجر انگلیسی معرفی میکرد همراه فردی هندی که مانند سادات دستار سبزی به سر بسته بود و ادعا میکرد نامش سید کرامتعلی است، از تبریز به سوی استرآباد به راه افتاد. این دو مسافر در میان ترکمنها از حوادثی که در قفقاز رخ داده بود، جنگهای ایران و روسیه و شکست سخت ایران صحبت میکردند. دو غریبه عجلهای برای ادامه سفر نداشتند. آنها پس از دیدار با گروهی از ترکمنها به ملاقات دستهای دیگر میرفتند و... .
برگ سوم
هر جلد، یک ماجرا
همانطور که اشاره شد، این کتاب ۱۵جلد است که در هرکدام به ترتیب میخوانیم:
سفر به آن سوی دریاها(جلد۱): در این کتاب ماجراهای سفرهای دریایی پرتغالیها و غارتهایشان شرح داده شده است.
گرگها با چشم باز میخوابند(جلد۲): دراین جلد ماجرای استعمار انگلیس برهند وچپاول ثروت هند توسط ملکه انگلیس شرح داده شده است.
شکار انسان(جلد۳): بردهداری غربیها وشکار انسانها ازقاره آفریقا در این جلد از کتاب به رشته تحریر درآمده است.
صلیب خونین (جلد۴): اروپاییها هرجا میرفتند همراهشان کشیشها را هم میبرند به این بهانه که میخواهند مسیحیت را گسترش دهند اما ... .
راهپیمایی اشکها (جلد۵): ماجرای قتل و قارت بومیان سرخپوست قاره آمریکا در این کتاب مستند شده است.
فاختهها لانه ندارند(جلد۶): درشهر ونیز که دریانوردان معروفی داشت،هرساله حاکم با دریاازدواج میکرد تاصاحب دریا شود...!
سفر الماس (جلد۷): حکایت این کتاب، حکایت الماس است و سفرهای دریایی رزمناو انگلیسی برای ملکه انگلستان.
به دنبال کادی (جلد ۸): کادی پارچهای است که با گاندی آن را نماد استقلالطلبی در هندوستان کرد و نهایتا هند را از استعمار انگلستان درآورد.
افطار در کلیسا (جلد ۹): مهدی میرکیایی دراین جلد ازکتاب سرگذشت استعمار،ماجرای خالی شدن خزانه پرازالماس وفیروزه و سنگهای قیمتی ایران را نوشته است.
گنجهای کلات (جلد۱۰): این کتاب در مورد تاریخ ایران و اشتراکش با استعمار است. ماجرای محمود افغان و شاه سلطان حسین.
جوانههای آتش (جلد ۱۱): این جلد از کتاب هم در مورد تاریخ ایران و این بار دوره قاجار و اشتراکش با استعمارگران است.
بازی بزرگ (جلد۱۲): این جلد از کتاب هم دوباره درباره تاریخ ایران و استعمار انگلستان است و جدایی بخشهایی از ایران.
ماجرا هنوز تمام نشده (جلد ۱۳): در کنار ایران معاصر،امپراتوری بزرگ دیگری هم بودبه نام عثمانی. استعمار علاوه بر ایران، تمایل نداشت عثمانی هم بزرگ باقی بماند.
فارغالتحصیل زندان (جلد ۱۴): یک روزنامهنگار که در حال ارسال اخبار هیجانانگیز از آفریقاست، به دستور پادشاه بلژیک شروع به خرید زمینهای آفریقاییها میکند. او این زمینها را به بهای اندک میخرد، آن هم سه برابر مساحت بلژیک.
ملکه تهیدست (جلد ۱۵): داستان، داستان مواجهه ناوگان دریایی قدرتمند انگلستان با چینیهاست.